Cookies Psst! Do you accept cookies?

We use cookies to enhance and personalise your experience.
Please accept our cookies. Checkout our Cookie Policy for more information.

چرا «مردان ایکس: ۹۷» دنباله‌ی شایسته‌ای برای این مجموعه‌ی محبوب است؟

«مردان ایکس: مجموعه‌ی انیمیشنی» (X-Men: The Animated Series) ممکن است تأثیر ماندگار خودش را بر فرهنگ عامه گذاشته و مرتبه‌اش تا دستاویز شوخی و جوک مردم شدن بالا رفته باشد، اما برای بسیاری از طرفداران مارول، به ویژه آن قدیمی‌ترها، این مجموعه‌ی انیمیشنی دروازه‌ای بود برای ورود به یکی از جذاب‌ترین و رنگارنگ‌ترین فرنچایزهای مارول. پیش از آن که مارول بخواهد دست خود را در عالم فیلم‌های بلاک‌باستر لایواکشن امتحان کند، و مدت‌ها پیش از آنکه دنیای سینمایی مارول بخواهد به چنین جایگاهی برسد، این «مردان ایکس» بود که در قالب سریالی برای مخاطبان نوجوان، طرفداران را با دنیای جهش‌یافته‌های مارول آشنا کرد؛ دنیایی که همان موقع هم به تمثیل قدرتمندی برای گروه‌های به حاشیه رانده شده تبدیل شد و شخصیت‌های نمادینی در آن حضور یافتند که امروزه هر کدام برای خودشان کسی شده‌اند و حتی فیلم‌های مخصوص به خودشان را دارند؛ از ولورین گرفته، تا جین گری با توانایی‌های تله‌پاتیک خیره‌کننده‌اش. امسال اما شاهد احیای این مجموعه‌ی پرطرفدار روی دیزنی پلاس بودیم که پس از نزدیک به سی سال انتظار و تحت عنوان «مردان ایکس: ۹۷» (X-Men ‘۹۷) منتشر شده است.

یکی از مهم‌ترین دلایل این وقفه‌ی طولانی مدت، پیچیدگی‌های حقوقی درباره‌ی مالکیت کاراکترهای مردان ایکس بوده است که در ابتدا به شرکت فاکس تعلق داشت و پس از آنکه دیزنی این شرکت را خرید، بالاخره درها برای حضور پررنگ‌تر کاراکترهای مردان ایکس در دنیای مارول باز شد. البته مدت زیادی طول کشید تا دیزنی سراغ این شخصیت‌ها برود.

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» اولین عنوان در دنیای مردان ایکس تحت مالکیت استودیوی مارول به حساب می‌آید که هدایت آن بر عهده‌ی کوین فایگی است. این مجموعه‌ی تازه به طرز هوشمندانه‌ای شخصیت‌های آشنای مردان ایکس را بازمعرفی می‌کند؛ یعنی به جای آنکه تنها بر بقایا و بازمانده‌های سریال دهه نودی تکیه کرده و تنها روی عنصر نوستالژی سرمایه‌گذاری کرده باشد، کاراکترهای مردان ایکس را به تناسب دنیای امروز و طرفداران امروزی مارول به مخاطب می‌شناساند؛ به گونه‌ای که حتی اگر هیچ آشنایی پیشینی با این سریال نداشته باشید، همچنان می‌توانید از آن لذت ببرید.

داستان «مردان ایکس: ۹۷» با دنیای سینمایی مارول کاری ندارد

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» تحت سرپرستی نویسنده‌ی اصلی بو دا مایو (Beau DeMayo) ساخته شده که تضمین کرده این مجموعه هیچ تعهدی در قبال تداوم دنیای سینمایی مارول نخواهد داشت؛ به عبارت دیگر، برای فهمیدن داستان این سریال لازم نیست هیچ کدام از فیلم‌ها یا سریال‌های دیگر در دنیای سینمایی مارول را دیده باشید، همچنین دنیای «مردان ایکس: ۹۷» بر جهان MCU تأثیری نخواهد داشت.

البته دا مایو، با وجود آنکه داستان فصل دوم را هم نوشته و ایده‌های خود برای فصل سوم «مردان ایکس: ۹۷» را مطرح کرده بود، یک هفته پیش از پخش سریال از این پروژه اخراج شد. دیزنی و مارول بیانیه‌ی رسمی برای علت این اخراج منتشر نکرده‌اند، اما با توجه به کارنامه‌ی سابق او و کار بر روی پروژه‌هایی چون «ویچر» (The Witcher) و «شوالیه‌ی ماه» (Moon Knight) می‌توان حدس‌هایی زد. ظاهرا دا مایو در تمام پروژه‌هایش کارنامه‌ی سیاهی از بدرفتاری با عوامل تولید داشته و همین که دیزنی پلاس اجازه داده بود روی پروژه‌ی دیگری مثل «مردان ایکس: ۹۷» کار کند خودش جای سوال دارد.

لازم نیست فصل‌های قبلی مجموعه‌ی «مردان ایکس» را دیده باشید

مردان ایکس: ۹۷

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» داستان خود را درست از پایان سریال سابق آغاز می‌کند؛ با این وجود، لازم نیست نگران دیدن قسمت‌های قبلی باشید، چراکه این مجموعه خودش از همان اپیزودهای آغازین تمام اطلاعات لازم برای فهمیدن داستان را به شما می‌دهد. البته اگر از طرفداران دوآتشه‌ی مجموعه‌ی انیمیشنی مردان ایکس بوده باشید می‌توانید نکات پنهان و ارجاعات زیادی هم به سریال سابق پیدا کنید. اما اگر تاکنون سروکارتان به دنیای مردان ایکس نخورده لازم نیست بنشینید و پنج فصل سریال ببینید. تنها کافی است این را بدانید که جهش‌یافته انسان‌هایی هستند که قدرت‌هایی خارق‌العاده دارند.

سریال اصلی حول محور پروفسور چارلز اگزاویر (پروفسور ایکس) متمرکز شده بود، یکی از قدرتمندترین جهش‌یافته‌ها که قدرت تله‌پاتی دارد و تیمی از ابرقهرمانان را در عمارت خود آموزش می‌دهد که به نوعی مدرسه‌ی جهش‌یافته‌ها به حساب می‌آید. پروفسور ایکس با بنا کردن این مرکز قصد آن را داشت تا دنیا را از خطراتی که آن را تهدید می‌کنند حفظ کرده و در عین حال، بین انسان‌های معمولی و جهش‌یافته‌ها نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز برقرار کند.

«مردان ایکس: ۹۷» داستان خود را یک سال پس از ماجراهای مجموعه‌ی انیمیشنی اصلی آغاز می‌کند. در آخرین قسمت این مجموعه‌ی قدیمی دیدیم که پروفسور اگزاویر از سوی یک بوروکرات با گرایشات ضدجهش‌یافته‌ها مورد اصابت گلوله قرار گرفت که کارش را تقریبا تمام کرد. اما با وجود شدت جراحات، او برای مراقبت و درمان راهی یک دنیای بیگانه شد و به نظر می‌رسد همچنان امیدی برای بهبود و بازگشت او وجود داشته باشد. سه اپیزود اول «مردان ایکس: ۹۷» روی غیبت پروفسور ایکس تمرکز می‌کنند.

حالا که دیگر خبری از پروفسور ایکس نیست، مردان ایکس مجبور شده‌اند بدون رهبری سر کنند و سایکلاپس (ری چیس) بدون آنکه واقعا تمایل داشته باشد نقش رهبری را بر عهده می‌گیرد؛ چرا که همسرش، یعنی جین (جنیفر هیل) باردار است و او فکر می‌کند برای محافظت از خانواده‌اشان هم که شده، دیگر باید از ایده‌ی نجات بشریت دست کشیده و تمرکزش را روی خانواده‌اش قرار دهد.

سریال با معرفی یک شخصیت جدید راه ورود تازه‌واردان به داستان مردان ایکس را راحت‌تر کرده است؛ کاراکتر روبرتو دا کوستا (گوی آگوستینی) که یک جوان برزیلی جهش‌یافته است و قدرت خورشیدی دارد. اگر به داستان مجموعه‌ی اصلی آشنا باشید می‌توان کاراکتر روبرتو را با جوبیلی مقایسه کرد که در آن جوبیلی یک نوجوان بود که از دست ربات‌های قاتل فرار کرده و از سمت خانواده‌ی خود طرد شده بود. جوبیلی که توانست در کنار مردان ایکس مأمنی پیدا کند در این سریال تازه روبرتو را از دست مأموران یک گروه شبه‌نظامی نجات داده و به مدرسه‌ی جهش‌یافته‌ها در شمال نیویورک می‌برد.

در این میان، سروکله‌ی مگنیتو (متیو واترسون) به عنوان رهبر تازه‌ی مردان ایکس پیدا می‌شود که روزی روزگاری یکی از بزرگ‌ترین دشمنان آن‌ها و به طور خاص پروفسور ایکس به حساب می‌آمد، همان کسی که همواره بر برتری نژاد جهش‌یافته بر انسان‌های عادی تأکید داشت. اما حالا به نظر می‌رسد مگنیتو دیدگاه نرم‌تری نسبت به آدم‌های معمولی اتخاذ کرده است.

همین پیچش‌های داستانی کافی است تا «مردان ایکس: ۹۷» هویت و لحن خاص خود را پیدا کند. این مجموعه همچنین خطوط داستانی تازه‌ای اضافه کرده که هر کدام می‌توانند فیلم بلند خودشان را داشته باشند؛ اما در اینجا همه در ۳۰ دقیقه گنجانده می‌شود. این خود یکی از مزیت‌های مجموعه است که زمان هر اپیزود به جای ۲۲ دقیقه استاندارد تلویزیون مثل سریال قبلی، به سی دقیقه افزایش پیدا کرده. این قالب ۲۲ دقیقه به خاطر آگهی‌های بازرگانی در نظر گرفته می‌شد که پخش «مردان ایکس: ۹۷» روی دیزنی‌پلاس این مشکل را هم رفع می‌کند. قسمت‌های ۲۵ تا ۳۰ دقیقه‌ای باعث شده سریال از فرمت ثابت سریال‌های انیمیشنی تلویزیونی خارج شود و فرصت کافی برای نفس کشیدن به داستان‌ها و کاراکترها بدهد. اگر سریال بتواند این جریان را برای فصل‌های بعدی هم حفظ کند عمق روایت بالاتر می‌رود و بینندگان هم می‌توانند بهتر با خطوط داستان ارتباط بگیرند؛ مخصوصا که داستان سریال کاملا اپیزودیک نیست و یک خط داستانی کلی وجود دارد که قرار است در آخر همه‌ی جریان‌ها به آن ختم شوند.

مردان ایکس در این سریال با موانع و تهدیدات متفاوتی دست و پنجه نرم می‌کنند؛ برای مثال، با جلو رفتن داستان می‌بینید یکی از ابرقهرمان‌های اصلی درواقعی شبیه‌سازی از خودش است، یا دشمنان زیادی در برابر مردان ایکس قدم علم می‌کنند؛ از ربات‌های نگهبان بگیر، تا تسلیحاتی که می‌توانند قدرت‌های جهش‌یافته‌ها را خنثی کنند که حسابی برای مردان ایکس مشکل‌ساز می‌شوند. بزرگترین تهدید آن‌ها اما حملات روانی است که از سوی دشمنی قدیمی به سمت آن‌ها نشانه گرفته شده است. این دشمن قدیمی مستر سینیستر (Mr. Sinister) نام دارد.

مستر سینیستر در مردان ایکس: ۹۷

ناتانیل اسکس یا همان مستر سینیستر، که صداپیشگی او را کریس بریتون بر عهده داشته، دانشمند ژنتیک است که روی جهش‌یافته‌ها تحقیق می‌کند. نقش او در کمیک‌های مردان ایکس هم پررنگ بود که اعتقاد داشت جهش‌یافته‌ها گام بعدی تکامل بشری هستند. اسکس شیفته‌ی کشف پتانسیل‌های این جهش‌یافته‌ها، به ویژه سایکلاپس و جین گری است. او از طریق دستکاری‌های ژنتیکی خودش را به مستر سینیستر تبدیل کرد که توانایی‌های فیزیکی و روانی خاصی به او داده و عملا جاودانگی او را تضمین می‌کرد. این دانشمند دیوانه اساسا علاقه‌ی خاصی به ژن خانواده‌ی سامرز، یعنی سایکلاپس و خانواده‌اش دارد و معتقد است کلید نهایی برای رسیدن به بالاترین حد تکامل در سلسله‌ی خونی این خانواده است. از این رو تقابل خاصی بین این آنتاگونیست و سایکلاپس و جین گری ایجاد می‌شود.

به جز مستر سینیستر، یکی از تهدیدهای اساسی در برابر مردان ایکس، سنتینل‌ها (Sentinels) یا نگهبانان هستند. این ربات‌های بسیار پیشرفته وظیفه دارند تا جهش‌یافته‌هایی مثل مردان ایکس را شکار کنند. این ربات‌ها را دکتر بولیوار تراسک اختراع کرده که دانشمندی ضدجهش‌یافته‌ها بود و اعتقاد داشت گونه‌ی جهش‌یافته تهدیدی برای بشریت به حساب می‌آید و تمام افراد این گونه باید حذف شوند. سنتینل‌ها برنامه‌ریزی شده‌اند تا بتوانند با استفاده از سلاح‌ها و فناوری‌های پیشرفته‌ای جهش‌یافته‌ها را دستگیر کنند. این ربات‌ها از کوچک و سریع، تا بزرگ با سلاح‌های سنگین، انواع مختلفی دارند و حتی می‌توانند قدرت جهش‌یافته‌ها را به دست بیاورند و با آن‌ها سازگار شوند که شکست دادن این ربات‌های بی‌رحم را به شدت دشوار می‌کند. در این سریال، سنتینل‌ها از آنتاگونیست‌های اصلی به حساب می‌آیند و به نوعی نماد ترس و نفرتی هستند که انسان‌های عادی نسبت به جهش‌یافته‌ها دارند.

صداپیشگان قدیمی بازگشته‌اند

پیش از این اشاره کردیم که بریتون برای بازی در نقش مستر سینیستر بازگشته است؛ به جز او «مردان ایکس: ۹۷» از بسیاری از صداپیشگان سابق برای مجموعه‌ی انیمیشنی تازه استفاده کرده که توانسته پلی بین این دو سریال زده و حس‌وحال نوستالژی آن را تقویت کند؛ از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به کاتال جی. داد (Cathal J Dodd) صداپیشه‌ی نقش ولورین، لنور زن (Lenore Zann) دوبلور نقش روگ، آلیسون سیلی اسمیت (Alison Sealy-Smith) برای استورم و کاترین دیشر (Catherine Disher) صداپیشه‌ی جین گری اشاره کرد. مشخصا با گذشت ۲۷ سال بعضی از صداها پیر شده‌اند، اما هنوز هم می‌توانید ردپای آن صداهای آشنا را در مجموعه‌ی تازه ببینید. صداپیشگان جدید نیز به خوبی انتخاب شده‌اند، مثل چیس، جی. پی. کارلیاک و واترسون برای نقش مگنیتو که با صدای بم خود به خوبی روی مرز شرور و ضدقهرمان حرکت می‌کند. واترسون همچنین توانسته به‌گونه‌ای جملات مگنیتو را ادا کند که حس تهدید به بیننده هم منتقل می‌شود، انگار که اوضاع قرار است حسابی برای حریفش بد پیش برود.

نوستالژی مجموعه فراتر از صداهای آشناست

مجموعه‌ی انیمیشنی مردان ایکس ۹۷

اگر با مجموعه‌ی اصلی آشنا باشید، می‌توانید به راحتی ببینید که «مردان ایکس: ۹۷» تا حدود زیادی به فرمول موفق سریال انیمیشنی سابق وفادار بوده است؛ به طوری که از همان سکانس آغازین و به محض شروع موسیقی تم سریال بلافاصله به گذشته منتقل می‌شوید. مشخص است که سازندگان سریال اهمیت و محبوبیت سریال اصلی را درک کرده‌اند؛ علاوه بر آنکه موسیقی تم آغازین دست نخورده باقی مانده است، بسیاری از نماها و قاب‌بندی‌ها در سکانس‌های اولیه نیز مشخصا از مجموعه‌ی قبلی بازسازی شده‌اند، ارجاعات زیادی هم در سریال وجود دارد که برای طرفداران کمیک‌ها و مجموعه‌ی انیمیشنی دهه‌ی نود خاطره‌انگیزند. تیتراژ پایانی این سریال تازه نیز بر اساس تیتراژ پایانی فصل اول «مردان ایکس» ساخته شده که حس نوستالژی خوبی ایجاد کرده است.

این حس نوستالژی مخصوصا با صدای بازیگران اصلی، سبک انیمیشن و داستان‌های «مردان ایکس: ۹۷» حس آشنایی ایجاد کرده و تمام توقعات شما را محقق می‌کند. جسی شدین، نویسنده‌ی وبسایت IGN درباره‌ی این ویژگی مجموعه گفته: «مردان ایکس: ۹۷» بهترین نوع استفاده از نوستالژی است؛ این سریال نه تنها ادای احترامی به «مردان ایکس» اصلی است، بلکه برخی از مشکلات و کمبودهای مجموعه‌ی قبلی را هم بهبود داده است.»

«مردان ایکس: ۹۷» از نظر داستانی هم روند آشنایی را طی می‌کند؛ یعنی داستان سریال همچنان بر مبارزه‌ای فراگیر و جهان‌شمول برای بقا در کره‌ی زمین مبتنی است که از سوی خطرات فراوانی تهدید می‌شود؛ در کنار آن‌ها هم دغدغه‌های شخصی‌تر کاراکترها از موضوعات اصلی سریال است؛ درست است که همه‌ی مردان ایکس با هم متحد می‌شوند تا با یک سنتینل بجنگند، اما آخر شب که به خانه بازمی‌گردند باز سایکلاپس و ولورین با هم دعوا دارند و جین گری هم بین آن‌ها گیر افتاده است. هنک مک‌کوی (جرج بازا) همچنان یک هیولای آبی باهوش است، روگ و گمبیت (AJ LoCascio) هم ظاهرا سروسری با هم دارند. این فرمول برگ برنده‌ی این سریال است که اتفاقات جهان‌شمول را با ماجراهای احساسی‌تر کاراکترها ترکیب می‌کند و آخرسر همین باعث شده مخاطبان پای «مردان ایکس: ۹۷» بنشیند، چه بینندگان قدیمی و چه مخاطبان جدید.

از نظر ویژگی‌های انیمیشن و نقاشی هم باید گفت که سبک مجموعه‌ی اصلی تا حدود زیادی حفظ شده و حتی تغییرات تازه آن را بهبود داده‌اند. این را می‌توانیم بگوییم که تصویر پر از اکشن و نسبت به سریال ۱۹۹۲ پررنگ و لعاب‌تر است. مخصوصا که «مردان ایکس: ۹۷» سبک دوبعدی و سه‌بعدی را با هم درآمیخته و نرخ فریم را بالاتر برده است که باعث شده به راحتی بتوانید در محیط غوطه‌ور شوید. به لطف همین روان‌تر شدن انیمیشن، صحنه‌های اکشن همه چند مرحله پیشرفت کرده‌اند، از تبدیل‌شدن‌های مورف وسط میدان نبرد، تا شارژ شدن پنجه‌های ولورین پیش از حمله همه آنقدر تمیز از آب درآمده‌اند که تمام سی دقیقه‌ی سریال یک حظ بصری تمام و کمال برایتان فراهم کرده‌اند.

«مردان ایکس: ۹۷» دغدغه‌های امروزی دارد

مگنیتو در مجموعه‌ی مردان ایکس: ۹۷

بدون اینکه بخواهیم داستان مجموعه را افشا کنیم باید بگوییم تمایل «مردان ایکس: ۹۷» برای نشان دادن مسائل زندگی واقعی ستودنی است. به ویژه وقتی می‌بینید بسیاری از پروژه‌های دنیای سینمایی مارول کاملا مسائل روز را نادیده می‌گیرند و انگار از واقعیت ما جدا شده‌اند. عادت داشتیم که این برنامه‌ها هیچگاه نظر معناداری درباره‌ی دغدغه‌های امروزی نداشته باشند؛ اما «مردان ایکس: ۹۷» به موضوعات تاریک‌تری می‌پردازد که مانند آن را تا به امروز در دنیای سینمایی مارول ندیده‌اید. در این سریال با احساساتی چون رهاشدگی، غم و اندوه ناشی از فراق مواجه می‌شوید و مسائلی چون تلاش برای یافتن هویت، تجربه‌ی مادری چیزهایی هستند که حتی در سریال اصلی پیدا نمی‌شوند.

تاریک‌تر شدن فضای داستان یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های سری جدید است که به رده‌بندی سنی آن بازمی‌گردد. همچنین «مردان ایکس: ۹۷» دیالوگ‌ها و صحنه‌هایی دارد که از سریال اصلی خشن‌تر هستند؛ البته نه اینکه انتظار خون و خونریزی داشته باشید؛ اما خشونت گرافیکی مجموعه بسیار بیشتر شده و مثلا کاراکترها مجروح شده و خونریزی می‌کنند. خشونت زبانی نیز بیشتر شده و به موجب آن، دیالوگ‌ها هم به مراتب پیشرفت کرده‌اند. در سریال اصلی حتی اجازه‌ی استفاده از کلماتی مثل «کشتن»، «مرگ» داده نمی‌شد و مثلا به جای اینکه بگویند «داری او را می‌کشی!» باید دنبال جمله‌ی جایگزینی می‌گشتند و از این رو گاه از عبارات مسخره‌ای مثل اینکه «داری او را نابود می‌کنی» استفاده می‌کردند. خوشبختانه «مردان ایکس: ۹۷» این محدودیت را نداشته است.

از آنجایی که بخش اعظمی از مخاطبان هدف مجموعه‌ی تازه را بزرگسالانی تشکیل می‌دهند که با خاطره‌ی سریال «مردان ایکس»‌ بزرگ شده‌اند، داستان رنگ و بوی تازه‌ای یافته و به طور صریح‌تری به روابط بین شخصیت‌ها پرداخته می‌شود. همچنین دیالوگ‌هایی درباره‌ی هویت کاراکترها، به ویژه مورف، داریم که با اینکه تأثیر به‌سزایی در روند داستان ندارند، اما نشان می‌دهند «مردان ایکس: ۹۷» می‌خواهد جوانان نسل زد را به هم مجموعه‌ی طرفداران خود اضافه کند.

از طریق این دیالوگ‌ها موقعیتی برای نمایش تفاوت‌ها‌ی افراد نشان داده شده که از سوی دیگران پذیرفته می‌شوند؛ کاراکترهایی که هر کدام توانایی‌ها و پیشنیه‌ی منحصربه‌فرد خودشان را دارند، اما از سوی هم‌تیمی‌های خود پذیرفته می‌شوند. البته اینکه مردم عادی اغلب به خاطر ناآگاهی‌اشان از جهش‌یافته‌ها می‌ترسند و خواستار حذف آن‌ها از جامعه هستند خود استعاره‌ی دیگری به دنیای امروز ماست. انجی هان از «هالیوود ریپوتر» در این باره توضیح داده: «وقتی کاراکتر روبرتو اعتراض می‌کند که همینی که هست و او از اول اینطور به دنیا آمده، دارد از تجربه‌هایی صحبت می‌کند که خودمان می‌توانیم بین آن و دنیای واقعی و ظلم به اقشار مختلف جامعه پیوندهایی برقرار کنیم، از رنگین‌پوستان گرفته تا زنان و غیره.»

در همین راستا، مهم‌ترین موضوعی که می‌توان در لایه‌های مختلف سریال آن را به وضوح مشاهده کرد مسئله‌ی نژادپرستی و تعصبات است. حتی مجموعه‌ی دهه نودی نیز از تفاوت جهش‌یافته‌ها به عنوان استعاره‌ای برای اقلیت‌های نژادی و قومی استفاده می‌کرد. «مردان ایکس: ۹۷» هم این ابرقهرمان‌ها را در حال مبارزه با تعصب و تبعیض به تصویر می‌کشد که بازتابی از مبارزه برای حقوق مدنی در دنیای واقعی است. اما این سریال این پرسش را نیز مطرح می‌کند که آیا استفاده از خشونت در برابر خشونت برای رسیدن به یک هدف والا مثل صلح جهانی قابل قبول است؟ اصولا آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟

«مردان ایکس: ۹۷» دنباله‌ی شایسته‌ای بر مجموعه‌ی قبلی است

سایکلاپس

«مردان ایکس: ۹۷» می‌تواند دل طرفداران قدیمی را دوباره به دست بیاورد و در عین حال، مخاطبان تازه‌ای را نیز به دنیای مردان ایکس بکشاند. به عنوان یک مجموعه‌ی انیمیشنی که لازم نیست در دنیای سینمایی مارول بگنجد، «مردان ایکس: ۹۷» می‌تواند پیچش‌های بزرگ‌تر و غیرمنتظره‌ای در داستان خود داشته باشد و به ماهیت خارق‌العاده‌ی کمیک‌های اصلی وفادار بماند و همچنان، بر جنبه‌ی احساسی‌تر شخصیت‌ها نیز تمرکز کند.

حتی اگر به حرف ما اعتماد نداشته باشید می‌توانید به آمار و ارقام «مردان ایکس: ۹۷» رجوع کنید تا متوجه شوید این مجموعه‌ی انیمیشنی چقدر خوش‌ساخت است. امتیازات این سریال بعد از پخش دو اپیزود به قدری بالا بود که آن را بهترین فیلم یا سریال تمام تاریخ دنیای سینمایی مارول نامیدند. در همان روزهای آغازین، «مردان ایکس: ۹۷» توانست به امتیاز ۱۰۰ درصدی در راتن تومیتوز برسد که بالاترین نمره‌ای است که تابه‌حال یک پروژه‌ی مارول گرفته است. بااینکه امتیاز این مجموعه تاکنون به ۹۸ درصد کاهش یافته، اما اگر امتیاز نه از ده کاربران IMDb را هم در کنارش در نظر بگیرید، می‌توانید مطمئن باشید که با یک مجموعه‌ی از هر نظر عالی طرف هستید.

همچنین اگر از طرفداران مارول باشید احتمالا خبر دارید که امسال سال شلوغی برای این استودیو نیست شانس آوردیم که پخش «مردان ایکس: ۹۷» به امسال رسید. تنها پروژه‌های دیگر مارول که برای امسال معرفی شده‌اند یکی سریال «اکو» (Echo) بود که چند ماه پیش منتشر شد. مینی‌سریال «آگاتا» (Agatha: Coven of Chaos) نیز برای اواخر ۲۰۲۴ میلادی معرفی شده که داستان شخصیت آگاتا هارکنس را دنبال می‌کند و مجموعه‌ای مبتنی بر سریال «وانداویژن» (WandaVision) است. سریال انیمیشنی مرد عنکبوتی نیز برای امسال وعده داده شده. مهم‌ترین و موردانتظارترین پروژه‌ی مارول برای امسال اما فیلم «ددپول و ولورین» است که تیزر آن اخیرا منتشر شد و قرار است ۲۶ ژولای (۵ مرداد) اکران شود.

مجموعه‌ی انیمیشنی «مردان ایکس: ۹۷» از هر نظر قابل تحسین است، به ویژه برای طرفدار مجموعه‌ی اصلی؛ از سبک انیمیشن و موسیقی گرفته تا خط داستانی، صداپیشگی‌ها، همه به درستی انجام شده و البته حس نوستالژی نقش عمده‌ای در آن دارد. با پیروی از قالب سریال قدیمی، در «مردان ایکس: ۹۷» نیز شاهد این هستیم که هر اپیزود داستان مستقلی دارد که آخرسر داستان همه‌ی ده قسمت آن در یک جریان کلی قرار می‌گیرد. باتوجه به این که حالا شکی در تمدید سریال برای فصل دو نداریم می‌توان گفت برای کسانی که ۲۷ سال منتظر پخش این مجموعه بوده‌اند صبر آن‌ها بی‌نتیجه نبوده است.

منبع: Variety

نوشته چرا «مردان ایکس: ۹۷» دنباله‌ی شایسته‌ای برای این مجموعه‌ی محبوب است؟ اولین بار در دیجی‌کالا مگ. پدیدار شد.

Last Stories

What's your thoughts?

Please Register or Login to your account to be able to submit your comment.