Cookies Psst! Do you accept cookies?

We use cookies to enhance and personalise your experience.
Please accept our cookies. Checkout our Cookie Policy for more information.

به آهستگی و سپس ناگهانی : چهار مفهوم سیستم‌های پیچیده برای درک بهتر همه‌گیری کرونا

یک ماه پایانی سال ۱۳۹۸ و تمام روزهای ابتدایی سال ۱۳۹۹ تا به امروز برای بسیاری از ما مانند یک کابوس عجیب و غریب بوده است. انگار وارد یکی از فیلم‌های آخرالزمانی شده‌ایم و با این‌که بیشتر این فیلم‌ها پایان خوشی دارند، ما هنوز پایان خوش این داستان را نمی‌توانیم تصور کنیم و هر روز از خود می‌پرسیم چه زمانی قرار است که زندگی به حالت عادی خودش برگردد؟ اصلا زندگی قبل از تمام این ماجراها چه شکلی بود؟

روزهای اولی که اخبار مربوط به ورود ویروس کرونا به داخل ایران منتشر شد، واکنش بسیاری از افراد، رسانه‌ها و حتی مسئولین این بود که خطر جدی‌ای وجود ندارد و همه چیز تحت کنترل است. روزهای اول ترس و وحشت از این ویروس سرزنش می‌شد و تقریبا همه ما داشتیم همدیگر را به حفظ آرامش و همزمان رعایت نکات بهداشتی دعوت می‌کردیم. اما در مدت زمان چند هفته همه چیز تغییر کرد.

در این مقاله که ترجمه‌ای آزاد و البته وفادار به متن اصلی (لینک مقاله اصلی) است، چهار مفهوم کلیدی در سیستم‌های پیچیده را با هم بررسی می‌کنیم تا به درک بهتری از آنچه گذشت و شرایطی که در آن قرار داریم برسیم.

می‌دانیم که مدل‌ها ذاتا اشتباه هستند و تنها بخشی از واقعیت را به ما نشان می‌دهند. مهم این است که چه مدلی برای شرایط کنونی ما مفید است. مدل ذهنی که در روزهای ابتدایی و حتی همین الان ما را به حفظ آرامش دعوت می‌کند، بر پایه این باور شکل گرفته که «برای مدت طولانی، همه چیز خوب بوده و دلیلی ندارد که اتفاق بدی بیفتد.»

در صد سال گذشته علم پزشکی و در کل سلامت جوامع پیشرفت چشم‌گیری داشته، تکنولوژی‌هایی که امروز در دستان ما هستند در تصورات پدرانمان هم نمی‌گنجیدند، پس دلیلی ندارد که نتوانیم از پس یک ویروس ساده بر بیاییم. پس نباید نگران باشیم.

اما این مدل ذهنی برای شرایط امروز ما چندان مفید نیست و بهتر است با نگاهی دوباره به چند مفهوم ساده در سیستم‌های پیچیده، کمی متفاوت و کاربردی‌تر در این مورد فکر کنیم.

مفهوم اول. رشد تصاعدی

احتمالا شما هم افسانه معروف سازنده شطرنج را شنیده‌اید. او پس از ساخت شطرنج، آن را به پادشاه تقدیم کرد و پادشاه از او پرسید که در ازای آن چه می‌خواهد؟ او هم پاسخ داد برای خانه اول یک دانه برنج، و برای خانه‌های بعدی دو برابر خانه قبلی برنج می‌خواهم. به این ترتیب برای خانه دوم، دو دانه برنج، برای خانه سوم، چهار دانه برنج و همینطور تا به خانه شصت و چهارم شطرنج می‌رسیم. پادشاه از این درخواست فروتنانه تعجب کرده بود اما وقتی که نیمه صفحه شطرنج را رد کردند و وارد خانه سی و چندم شدند فهمید که این درخواست آنقدرها هم فروتنانه نبوده و برای کل صفحه شطرنج احتمالا باید تولید چند سال برنج امپراتوری‌اش را تقدیم مخترع عجیب و غریب این بازی کند.

اگر بنا باشد به آمار رسمی هم اعتماد کنیم در روز اول تنها دو بیمار داشتیم، یک هفته بعد تعداد بیماران جدید به ۳۴ رسید، دو هفته بعد این عدد به بیش از ۸۰۰ بیمار جدید رسید و امروز که کمتر از شش هفته می‌گذرد بیش از ۳۰۰۰ بیمار جدید و تایید شده داریم. در همین حال ظرفیت بیمارستان‌ها اشباع شده و رسیدگی به بیماران جدید هم مشکل شده است (منبع).

ما انسان‌ها معمولا انتظار داریم که همه چیز خطی پیش برود و معمولا درک درستی از ماهیت پدیده‌هایی که رشد تصاعدی دارند در ما وجود ندارد. به همین خاطر خیلی سخت می‌توانستیم وضعیت امروز را پیش‌بینی کنیم و در بدبینانه‌ترین حالت هم نباید به اینجا می‌رسیدیم. احتمالا درک درستی از وضعیت یک ماه آینده هم نداریم و پیش‌بینی‌هایمان آنقدرها هم درست نیست.

وقتی با پدیده‌ای روبرو هستیم که ماهیت رشد تصاعدی دارد، تا مدت زیادی اوضاع تحت کنترل به نظر می‌رسد. در هفته‌های اول مردم هم‌دیگر را به حفظ آرامش دعوت می‌کردند، بسیاری از شرکت‌ها تعطیل کردن و دورکاری را غیر عقلانی می‌دانستند، دولت دلیلی برای اعمال قرنطینه نمی‌دید و همه چیز به نظر تحت کنترل بود، تا اینکه به نیمه دوم صفحه شطرنج رسیدیم و به نظر این نیمه دوم روزهای ابتدایی سال ۱۳۹۹ بود که دولت تازه به این نتیجه رسید که باید سفرهای نوروزی را ممنوع اعلام می‌کرد و خواهش‌کردن از مردم ابزار مناسبی در مدیریت بحران نیست!

هرچند بهتر بود که خیلی زودتر از رسیدن به نیمه دوم صفحه شطرنج جلوگیری می‌کردیم و نمی‌گذاشتیم که اوضاع اینچنین از کنترل ما خارج شود، اما این شرایطی است که ما در آن هستیم و بهتر است به این فکر کنیم که حالا چه کاری از دست ما ساخته است؟

رشد تصاعدی این بیماری نمی‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد و دلیل آن هم واضح است : جمعیت انسان‌ها محدود است. اما درک رشد تصاعدی به ما نشان می‌دهد که تعداد کم بیماران اولیه نباید باعث شود که ما خطر بزرگی که پیش رویمان هست را دست کم بگیریم. این رشد تصاعدی همان چیزی است که به خاطر آن متخصصان در سراسر دنیا هشدار می‌دهند و دولت‌ها را به اقدامات پیشگیرانه و سریع فرا می‌خوانند.

مفهوم دوم. تغییر فاز : همه چیز خوب است تا زمانی که دیگر خوب نیست.

در سیستم‌های پیچیده مفهومی داریم به نام «نقطه عطف» و این نقطه همان جایی است که همه‌چیز به قبل و بعد از آن تقسیم می‌شود. زمانی که به نقطه عطف می‌رسیم سیستم تغییر فاز می‌دهد و ما وارد شرایط جدیدی می‌شویم که مهارت‌ها، واکنش‌ها و تدابیر ما در مرحله قبل ممکن است دیگر برای کنترل شرایط کافی نباشد.

برای اینکه موضوع کمی روشن‌تر شود بیایید مثال بیمارستان‌ها را در نظر بگیریم. در روزهای اول همه چیز مرتب بود. تخت در بیمارستان‌ها به تعداد کافی بود و با ورود بیماران جدید تجهیزات مناسب برای رسیدگی به آن‌ها وجود داشت و رسیدگی به آن‌ها در شرایط مناسب انجام می‌گرفت. احتمالا به همین دلیل اعمال قرنطینه کاری غیرعقلانی و احتمالا در ذهن برخی تندروی محسوب می‌شد.

منتها همه چیز زمانی تغییر کرد که دیگر تخت بیمارستانی خالی نداشتیم. ونتیلاتور، ماسک، مواد ضدعفونی‌کننده و … به مقدار کافی نبود که بتوان به تمام بیماران به شکل استاندارد رسیدگی کرد.

زمانی که سیستم به این نقطه می‌رسد یک تغییر فاز اساسی داریم. احتمالا نرخ مرگ و میر به دلیل عدم رسیدگی مناسب بیشتر می‌شود، نرخ شیوع به دلیل کمبود ماسک و گان در بین کادر درمانی افزایش پیدا می‌کند و دیگر هیچ چیز شبیه قبل نیست. کادر درمان از نبود امکانات عصبانی است و مسئولین بیمارستان‌ها دولت را مقصر این شرایط می‌دانند.

تمام این اتفاقات به دلیل یک تناقض بزرگ رخ می‌دهد : ما تنها زمانی احساس خطر می‌کنیم که واقعا همه چیز خطرناک شده باشد.

فرض کنید لیوانتان را زیر شیر آب می‌گیرید و شیر آب را باز می‌کنید. در ابتدا تنها مقدار کمی آب داخل لیوان وجود دارد و آب با جریان ثابت وارد لیوان می‌شود و لیوان آرام آرام پر می‌شود. همه چیز خوب و خوش به نظر می‌رسد تا اینکه ناگهان آب لبریز می‌شود. مسئله این است که وجود مقدار کمی آب در لیوان به این معنی نیست که در لحظات بعدی ما شاهد پر شدن و سپس سرریز شدن آب از لیوان نخواهیم بود.

خیلی وقت‌ها همه چیز درست به نظر می‌رسد و نیازی به واکنش خاصی برای کنترل شرایط نیست، اما ناگهان همه چیز (به خاطر کمبود یکی از منابع کلیدی) عوض می‌شود و دیگر کنترل کردن شرایط از توان ما خارج می‌شود. زمان درست واکنش، همان موقعی است که هنوز همه‌چیز تحت کنترل به نظر می‌رسد و اوضاع بحرانی نشده است.

وجود متخصصان مدیریت بحران برای این است که ما هیچ وقت وارد شرایط بحرانی نشویم و اگر همه افرادی که مدیریت بحران در یک سیستم را بر عهده دارند کارشان را درست انجام دهند، ما نباید هیچ‌ وقت متوجه حضور آن‌ها شویم.

هرچند خیلی وقت‌ها پیش‌بینی رخ دادن یک بحران و فهمیدن نقطه عطف سیستم، به این معنی نیست که ما می‌توانیم از رسیدن سیستم به آن نقطه جلوگیری کنیم. خیلی وقت‌ها هم کار خاصی از ما ساخته نیست.

مفهوم سوم. تاخیر در بازخورد : چرا زمانی که همه چیز را رعایت می‌کنیم، باز هم شرایط بدتر می‌شود؟

فرض کنید سوار اتوموبیلی شده‌اید که ترمز آن با ۵ ثانیه تاخیر عمل می‌کند. اگر بخواهید اتوموبیل خود را در نقطه‌ای متوقف کنید باید ۵ ثانیه زودتر پای خود را روی ترمز بگذارید. رانندگی با این اتومبیل چقدر عذاب آور است؟

این دقیقا همان شرایطی است که ما در آن قرار داریم. دوره نهفتگی ویروس کرونا حدود دو هفته است و این یعنی تشخیص بیماران و مشخص شدن تاثیر سیاست‌های کلان در رابطه با این موضوع با یک تاخیر دو هفته‌ای مشخص می‌شوند.

بیمارانی که امروز در آمار اعلام می‌شوند حدود دوهفته قبل به کرونا مبتلا شده‌اند و این یعنی آمار امروز شرایط دوهفته گذشته ما را به ما نشان می‌دهد. درست مانند نگاه کردن به ستاره‌ها در آسمان شب. افرادی که با نجوم آشنایی دارند می‌دانند که نور ستارگانی که ما به آن‌ها نگاه می‌کنیم نوری است که از زمان‌های بسیار دوری به ما رسیده و ممکن است ستاره‌ای که امشب در آسمان است الان دیگر وجود خارجی نداشته باشد.

این تاخیر در بازخوردها ممکن است ما را دچار سردرگمی کند. ممکن است از خودمان بپرسیم که مگر اداره‌ها را تعطیل نکردیم؟ مگر ممنوعیت سفر را اعمال نکردیم؟ پس چرا هنوز تعداد بیماران جدیدی که شناسایی می‌شوند بیشتر و بیشتر می‌شود؟

اما همانطور که گفتیم بیمارانی که امروز در آمار می‌آیند پیش از سال جدید به این بیماری مبتلا شده‌اند و برای مشاهده نتیجه سیاست‌های اعمال شده (تعطیلی‌ها و ممنوعیت سفر) باید حدود دو هفته یا حتی بیشتر صبر کنیم و آن وقت می‌توان تاثیر این سیاست‌ها را دید.

از طرفی باید توجه داشته باشیم که این تاخیرها به این معنی است که نمی‌توان محدودیت‌های اعمال شده را به یکباره و ناگهانی برداشت و تنها پس از مطمئن شدن از تحت کنترل بودن شرایط می‌توانیم به آرامی به شرایط قبل برگردیم.

تاثیر تاخیر در بازخورد در کنار رشد تصاعدی به این معنی است که اگر شرایط به نقطه غیر قابل بازگشت هم برسد، ما با تاخیری دو هفته‌ای از آن مطلع خواهیم شد و اینجاست که اهمیت اقدام سریع و پیشگیرانه مشخص می‌شود.

مفهوم چهارم. نقاط اهرمی : تغییرات (نسبتا) کوچک، تاثیرات (نسبتا) بزرگ

هر سیستمی یک یا چند نقطه اهرمی دارد که با ایجاد تغییرات در این نقاط می‌توانیم تغییرات بزرگی را به وجود بیاوریم. این نقاط بسیار کلیدی هستند و تاثیر بسیار زیادی بر روی دیگر اجزای سیستم می‌گذارند.

در مثال کرونا، برای شناخت بهتر نقطه اهرمی سیستم می‌توانیم یک مثال را با هم مرور کنیم. اگر یک دیوانه بخواهد شیوع این بیماری در جامعه بیشتر شود و جان انسان‌های بیشتری را در معرض خطر قرار دهد، ساده‌ترین کار چیست؟

ساده‌ترین کار ترغیب دیگران به تشکیل گردهمایی‌های بزرگ و افزایش روابط در سطح اجتماع است. این شخص به راحتی و با استفاده از احساسات مردم می‌تواند آن‌ها را ترغیب به برگزاری جشن‌ها، مراسم مذهبی، گردهمایی‌های متفاوت و … کند.

حال فرض کنید که می‌خواهیم از شیوع گسترده این ویروس جلوگیری کنیم. ساده‌ترین راه برای رسیدن به این هدف چیست؟

ترغیب افراد به «فاصله‌گذاری اجتماعی»، شستن دست‌ها و رعایت بیش از پیش نظافت شخصی از ساده‌ترین و بهینه‌ترین روش‌هایی هستند که می‌توانیم با انجام آن‌ها و ترغیب دیگران به انجام آن از گسترش این بیماری جلوگیری کنیم.

ویژگی نقاط اهرمی این است که در هر دو جهت خوب و بد عمل می‌کنند و اعمال تغییراتی هرچند کوچک (چه خوب و چه بد) می‌تواند نتایجی بیش از حد انتظار ما را به دنبال داشته باشد.

فاصله‌گذاری اجتماعی، تعطیلی مدارس، دانشگاه‌ها و ادارات که در راستای کاهش روابط و فعالیت‌های اجتماعی انجام می‌گیرد، از مهم‌ترین نقاط اهرمی در مواجهه با ویروس کرونا است که نتایج آن فراتر از حد انتظارات ما خواهد بود.

پاشنه آشیل، نقطه اهرمی بدنش بود که با هدف قرار دادن آن، قهرمان جنگ تروا به زانو درآمد

مفاهیم مطرح شده در این مقاله برای درک بهتر همه‌گیری ویروس کرونا و از آن مهم‌تر درک این مسئله است که چرا باید در مقابله با این بحران بسیار سریع و زودتر از آنکه دیر شود اقدامات پیشگیرانه را انجام دهیم.

امیدوارم حالا تصویر بهتری از بحرانی که درگیر آن هستیم پیدا کرده باشید و فراموش نکنید که تمام مدل‌ها اشتباه هستند، اما به نظر می‌رسد که این مدل برای درک شرایط امروز مفیدتر باشد.

نوشته به آهستگی و سپس ناگهانی : چهار مفهوم سیستم‌های پیچیده برای درک بهتر همه‌گیری کرونا اولین بار در امین کاکاوند. پدیدار شد.

Last Stories

What's your thoughts?

Please Register or Login to your account to be able to submit your comment.